مرزها روی هم ریخته می شوند تالاب ها اشکشان در می آید هجمی از اسارت در قبیله ها شعله میکشد تا نامی از آسیاب نیفتد .
شاعر از شما تقاضای نقد دارد
!درود
درود برشما کوتاه پربار بود
هزینه کتاب + هزینه ارسال از طریق پست
نظر 2
امیر عاجلو 16 اردیبهشت 1403 20:54
!درود
محمود فتحی 18 اردیبهشت 1403 12:00
درود برشما کوتاه پربار بود