چرا از سر گرفتی
یکی را با آب از مادر گرفتی
یکی بی آب از مادر گرفتی
چرا با آب را جانش بدادی
چرا بی آب را با تیر گرفتی
چرا با آب را دولت بدادی
چرا بی آب را از شیر گرفتی
چرا با آب را بر پایه دادی
چرا بی اب را سر گرفتی
چرا با آب را تختش بدادی
چرا بی آب از بستر گرفتی
چرا با اب را دایره دادی
چرا بی آب را وتر گرفتی
چرا بی آب را بر نیزه کردی
چرا از بابش انگشتر کرفتی
چرا تا کربلا اورا کشاندی
چرا از عالمنین اصغر گرفتی
چرا چون دیگران آبش ندادی
چرا بر خلق خاکستر گرفتی
نمیدانم جواب این چرا ها
ولی دانم گوهر گرفتی
اگر بر مرگش رازی نبودی
چرا این چرخ را از سر کرفتی
یکی با آب از مادر گرفتی:
حضرت موسی(ع)که مادرش او را به آب سپرد
یکی بی آب از مادر گرفتی،:
حضرت علی اصغر (ع)بخاطر بی آبی از مادرش جدا شد
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نقد 1
قاسم لبیکی 12 شهریور 1402 01:02
درودی به زیبایی موج آرام آب
به شاعر و این شعر زیبای ناب
ولی دانم که یک گوهر گرفتی
اگر بر مرگ او رازی نبودی
چرا این چرخ را از سر کرفتی
زیبا بود
سپاس