- لیست اشعار
- موضوع
- عمومی
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
parisa fekri
در30 /02/ 1394 -
maryam zallaghi
در30 /02/ 1369 -
یاسر فرازیمقدم
در30 /02/ 1365 -
محمد مهدی نصرزاده
در30 /02/ 1389
1 شده عید و نیست در دل غمی و غمی فضا را بربوده عشق و جانی، همه موجِ غم فزا را به زمین، ز آسمان ها، شنوی تو این صدا را: « علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را؟! که به ماسوا فکندی همه...
ادامه شعرروزگارانی دلــــم آیینـــــه بــاور بود نـــــور در آیینه ی شعرم شنــاور بود روزگارانی کـه بــــا پیــری سحرسیما در دلم شـــــور جوانی شعله ورتربود چشمه ی اندیشـــه ام سرشار از ماهی آسمــــان...
ادامه شعرشکوه عشق تو بر قامتم لعاب دهد به باغ عطر بهاران به گل عتاب دهد. من عاشق توام و سرنوشت دست خداست به جای آب اگر، زندگی سراب دهد. خدا بداند و دل، می پرستمت ای گُل مباد آن که دلم دسته گل برآب دهد ....
ادامه شعررنگِ خود را اگرچه می بازند ذرِّه ها...، در مسیرِ اعجازند تا جهان را ز هم فرو ریزند درد و غم وحشیانه می تازند من به حیرت میانِ این غوغـا تار و پودم، سرود و آوازند ناله هـا بی شمار و ققنوس...
ادامه شعرلبخندی که طرح لبهایت را داشت کجاست ؟ خاطره لبخندت که در آواز ِ رازهای جهان برهنه می دوید ، کجاست ؟ می خواهم ، باشی نگاهم کن غربت در تنهایی غرور درسکوت این باقی مانده ی تراژدی ِ فریاد...
ادامه شعرحس آن دارم که انگـــاری نگاهم می کنی با نگاه ِ نافذت هــــر لحظه آبـــــم می کنی پای من خورده نشان ِ ((این گزینه نادرست)) ب از... می آیی سراغم ، انتخـــــابم می کنی از تو خواهش می کنم نز...
ادامه شعرای معلم ای عزیز! ای همیشه با جهالت در ستیز! روزگارت آفتــــابـی بــــــــاد و دنیــایت زلال تا قلم شد دستِ تو از تیغ، تیز گشت تاریکی مریض * روشنی دادی مــــرا تـربیت کــردی در ...
ادامه شعرغزلی ساخته ام رنگِ النگوهایت[1] تا ببندی سَــرِ هر بافتــه ی موهایت گر علی رغـم تحجر، بسرودم غزلی این غـزل را بکشان ، بر خطِ ابروهایت پهلـوانِ هنــرِ عشـقی و این بازوبند پهلــوانِ...
ادامه شعردیگر غزلی مخوان من به سپیدهایم خو کرده ام تلخ می نویسم سرد می خوانم و در بغض این کوره راه باریک تنهایی هایم را هر روز مرور می کنم و روز میلادم را که کبوتران جیغ می زدند خوب به یادم هست ... (....
ادامه شعردر حوض آب تنی می کنم ماهی ها تکه هایم را به ماه تعارف می کنند .. با چه دلشوره ای سرازیر خانه ات می شوم رودخانه ... از سینه ی من قطره ای نمی چکد من یک انار مکیده ام ... ...
ادامه شعرگر خود ز خود بر نخیزد آینه در پژواک شهد یقین با یک لحظه غفلت سیاهی را به ظاهر می نشاند آرایه دل ، در مقابل آینه بی هوش و گوش می برد جان را آنسوی غبار مجاز نمی باید باخت ...
ادامه شعرهوایی شده ام! دلم دوباره سیب می خواهد پدرم راست می گفت من هیچوقت آدم نمی شوم!
ادامه شعرمی نوازم با دلم سنتور . باور میکنی ؟ دستگاه دلکش ماهور . باور می کنی ؟ پشت ابرتیره گی ها نور پنهان کرده اند چهره ام در سایه ها مستور. باور می کنی ؟ عشق یک پرده کشید و دیده گانم کور شد ...
ادامه شعردر چشمهایم زنی است که خودش را بقچه میکند درمیان بازوانت و اشک میریزد اما ، گویی دستهایت را کم آورده ام مثل خیمه ی بی عمود در حال ویرانیم من درد هستم ، همه ِ درد. ...
ادامه شعرمی ترسم از آوارگی احساس از بی وزنی آرزوها از سرگردانی و تکرار رویاهایی که هرگز تعبیر نمیشوند. هر شب عصایی , دستم را می گیرد شانه به شانه ام , قدم زنان مرا به م...
ادامه شعربه چشمان پر از عشق تو دل بستم. به دستان پر از مهرت که از فرسنگها دوری نوازش می کند جانم. برای من تو یعنی مهربانی ، عشق یعنی شوق و زیبایی. درون سینه ی تنگم چو خورشید فروزانی. تو را من دوس...
ادامه شعرمن به سردرگمی خاطره ها مشکوکم به زمین هم به جهان هم به خدا مشکوکم به خدایی که مرا لطف زیادم داده من به این لطف زیاد و اعتنا مشکوکم من به آخوند متواضع مسجد گفتم من به تقوای زیا...
ادامه شعرنازک خیـالی می کنـی دل را ز من آهستــه خـالی می کنی من برگ برگت می شوم تو شاخه شاخه می بُری کاری که تو در این حوالی می کنی نازیست حالی می کنی * ای رنـگ پـائیــزم ، بیــا! مـن از ب...
ادامه شعرقرارمان همین بهار زیر شکوفه های شعر ... آنجا که واژه ها برای تو گل می کنند ! آنجا که حرف های زمین افتاده ام ، دوباره سبز می شوند وَ دست های عاشقمان گره درکار سبزه ها می اندازند ...قرارما...
ادامه شعر