- لیست اشعار
- قالب
- سپید
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
parisa fekri
در30 /02/ 1394 -
maryam zallaghi
در30 /02/ 1369 -
یاسر فرازیمقدم
در30 /02/ 1365 -
محمد مهدی نصرزاده
در30 /02/ 1389
علت مرگ: می گفتند مرگ برای همسایه هست اما اینگونه نبود! بر روی سنگ قبرم بنویسید ، علت مرگ عدم تحمل درد بود #محمد_مولوی...
ادامه شعر_پریچهره ای می رسد؛ از خسته های راهی دراز... _و تو اگر عاشق نباشی؛ هرگز نخواهی فهمید میان این آمدن چه حالی می شود دل آدم تا عزیزش از راه برسد! _دلقک ِساعت دیوار تازه هوس لوده بازی می کند! _و جاده ها گ...
ادامه شعرآسمان در من ریشه دوانده است. همراه باران بر زمین فرود می آیم همراه آفتاب بر ابرها سفر می کنم بر بال پرندگان بر فراز رودخانه ها آواز سر میدهم در آغوش بادها پهنه ی اقیانوس های پهناور را در...
ادامه شعر_از وقتی تو رفته ای من اعتقادم را از دست داده ام! _حتی به مرگ... _حتی به قلبی که بی دلیل ناجوانمردانه در دوزخ سینه می تپد... _در دل تاریک دهلیز ها به دنبال تو؛ باید گشت!!!...
ادامه شعرمقصد اگر دیدنِ چشمانِ تو باشد تیشه به دست فرهادِ کوه کن میشَوَم. #آگرین_یوسفی
ادامه شعرسرد استُ آسمان میبارد زیرِ باران راه رفتن عالمی دارد اگر یار باشدُ عشق باشدُ خاطره بازی #آگرین_یوسفی
ادامه شعر_گربه ی تخس زهدشان چنگ کشیده پشت چنگ؛ به پاک ِ شیشه های باورم! _زلال را شکسته اند و غم نمی خورند! به ساحل دَرَک رسیده ام ز درد: _آی خدا !بگو ز دست ناجیان تو! کجا روم؟! کجا شود پناه اَمن آخرم؟!...
ادامه شعربر دیواره ی کوهستانی دورخطوط ناشناخته ی کتیبه ای می شوم که انگارهرگز کشف رمز نخواهد شد اینسان که نگاشته شدم اینسان که تراشیده شدم شاید شرحی بر دردی یا نشانی بر پیروزی رد تیشه است که ثانیه ها برجای می...
ادامه شعرخانه ای ساخته ام دور از وحشتِ تنهاییِ شهر دورتر از گسلِ شیونِ نیرنگ و دروغ که شکستند به پس لرزه ی تشویش و ریا دل چون شیشه ی بی رنگِ مرا حال در خانه ی نو ساخته ام جای قلبم خالیست... به تن منجمدم شم...
ادامه شعربگذار ، آسمان گریه کند، اَبر ببارد جانم به لب است او بی خبر از من شب را ، با مآه و ستاره سپری کرد. #آگرین_یوسفی
ادامه شعرمه غلیظ همه جا را فراگرفته بود. در آن خلسه ی شورانگیز به سوی تو پرواز کردم پروانه های آبی با نقش های سفید و سیاه بازوانم را احاطه کردند. می خواستم تاریکی را ببوسم. تاریکی آنجا که مرا می فریفت...
ادامه شعر_من سراغش را مدام می گرفتم از حضرت حافظ! _اما او به محض ِ آفتابی شدن؛ برای من! از منطق حرف می زد... _آفتاب ِِسوخته بود! دیگر به آسمان ِدلم نمی آمد......
ادامه شعرنیمه شب بود. تاریکی در انتهای افق می درخشید. آوازِ بی نهایت عجیبِ پرنده ای شب را در برگرفته بود. شب را، شبِ مغرورِ جاودان را. ما می دانستیم که هیچ انتهایی در کار نیست. آنسوی افق، حتی آنسوی دریاها، ...
ادامه شعرصدچاک شد ؛ قلب مادر، از زمین خوردن کودک ============= یاس به سینه دارم ؛ پرشدم از ، عطراندوه ============ خاطراتم ؛ جوانه زد ، پای رفتنش ، شکوفاشد . =========== چهگونه بوسه میزنی ؛ به زخمی، که تبر ز...
ادامه شعرقداست عشق را "نام تو" لکه دار کرده است! با خیالِ تو؛ تمام کوچه های شهر طعم بن بست می دهند...
ادامه شعررویایِ من همیشه پاییز است سردُ بارانی بهانه ای برایِ آمدن در آغوشَت زیرِ چترِ سیاهَت گرفتنِ دستانَت قدم میزنیم کوچه یِ خیال را که انتهایَش به بوسه ختم میشود. #آگرین_یوسفی...
ادامه شعر"بند ساقه ها" که فاصله ام تا تو در بند ساقه هاست. که در تن ام اکنون پرنده ای جوانه زده که به هیچ زبانی طلوع نمی کند! شاعر: مرضیه رشیدپور(کیمیا)...
ادامه شعرلعنت به بهاری که می آید ولی از بهاره من خبری نیست... بگو!!! کدامین مناسبت می آیی??? زاد روزم یا که سالگردم... ... رضا دهقانی نامور...
ادامه شعرشعر در اندیشه ام ، کشوری ویران ست ، که در سپیدی پرچم چشم هایت ، شیر عشق می بیند ، و خورشید آزادی ! مهدی بابایی ( سوشیانت )...
ادامه شعرپا به پایان ... چون گذاشت آن مادری دلسوز بسوخت و گشت خاموش همچو شمع روشنی افروز پریشان مثل یک پروانه ای در پیله تاریکی شب چه بی پرواز مانده این من غمگین ! #محمدعلی_یوسفی...
ادامه شعر