- لیست اشعار
- مناسبت
- عاشقانه
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
parisa fekri
در30 /02/ 1394 -
maryam zallaghi
در30 /02/ 1369 -
یاسر فرازیمقدم
در30 /02/ 1365 -
محمد مهدی نصرزاده
در30 /02/ 1389
هرچه کنم نمی شـود...، تا بروی تو از دلم از تو فرار می کنم ...، باز تویی مقابلم پای کشیده ام ز تو...، تا بروی ز خاطرم باز به کوچه باغ غم، دستِ تو شد حمایلم آبِ رُخم تو بُرده ای،خواب و خورم گ...
ادامه شعرپاییز هم تمام می شود فصل دونفره ها زمستان خواهد آمد فصل من هوای سرد دلم سرد تنها روی نیمکت زیر گلوله های سفید برف زمستان یک رنگ است مثل پاییز هزار رنگ نیست امین محمدحسن زاده 10-09-1394 ...
ادامه شعرمن روزارو کم میارم برای دوست داشتن تو برای لمس تن تو... برای بوسیدن تو کاشکی بازم بیای پیشم بی تو دارم من میمیرم دارم به عشق شک میکنم عشقا همه دروغ شدن باید به کی دروغ بگم؟ ...
ادامه شعرهمیشه بعد از رفتنت باران می بارید و من بی پروا سراسر وجودم را به آب می زدم اما نیامدنت... تمام معادله های مرا بهم ریخت حالا دیگر سراسرم درد می گیرد گلهای باغچه ام همه خشک شدند و من چشمهایم ...
ادامه شعرمن خطر کردم که با عشق تو سودا میکنم قطره ای هستم که در سر فکر دریا میکنم طفل احساسم هنوز و پیش استاد قدت روز و شب با قامتت مشق الفبا میکنم همچو یعقوبم که از عطر تو میبارم مدام سال هاست ...
ادامه شعردلتنگی شرقی( ترانه) یه حسی تو چشات میگه که عشق دیگه ای داری واسه عاشق شدن شاید از این دنیا طلبکاری؟ شمال سبز چشماتو جنوب داغ آغوشت منو دلتنگی شرقی غروب عشق خاموشت شدم حوای بی آدم من آن...
ادامه شعرمهتابم : بگو شبت آرام و پرستاره تا با احساس گرم تو آرام بگیرم یک لحظه اگر کم شود طعم احساست به من بر کرده و ناکرده خود در محضر تو عذر پذیرم معشوقه من دل و دلداده من ...
ادامه شعرغریب سفره ی عشقم ، نگار یعنی چه؟ بگو به قلب خراب انتظار یعنی چه؟ صدای گریه گرفته تمام حرفم را سکوت محض مدامم، شعار یعنی چه؟ تمام فصل حضورم شبیه پاییز است به این فسرده مگو که بهار یعنی چه؟ ...
ادامه شعر بیا تعبیر کن این خواب های پرتقالی را
و پرکن فاصله ها را و آغوش خیالی را
بیا لبریز کن ، از نغمه ی گرم چکاوک ها
سکوت بی چراغ کوچه های این حوالی را
و با حس نهفته در شکوه خنده ی شیرین
...
آشفته حالم از خم ابروی شهر آشوب ها درمان نمیبخشد به دل ، آزرم این محجوب ها عریانی احساس را در چشم دشمن دیده ام مستوری میبارد فقط از دیده ی محبوب ها در آهن بگداخته باید که تاب عشق دید آخر کجا ...
ادامه شعربه نام خدا (خروش) دوش از دل میخانه خروشی به هوا خاست کای از پی مه چهره کسان گمشده اینجاست! واعظ بشنید این و بشد بر سر منبر کآب از رخ آیین بشد و کفر علم افراشت! جانا مشو دلخورده از این جهل مرکب...
ادامه شعرتا به کی باید ز دستت آبرو داری کنم پیش مرد خنده و در خلوتم زاری کنم تا به کی باید بسوزم زار از جور و جفات باز در نزد همه از تو هواداری کنم مثل باران باش ، قدری بر من تشنه ببار تا که نامت را ...
ادامه شعرنـبــودن هـای تـو دلــواپـسـی را بــیـشتـر کـرده غمت چشـم غـزل را –خانـه ات آباد - تر کرده نـبـاشی از غــرورم ذره ای بــاقـی نـمی مـانـد صـدای گـریـه ام هـمسـایه هـا را هم خبر کرده کنــار پ...
ادامه شعرماه بانو چقدر خوشحالم , که دو عاشق بهم رسیده شدند! تا ابد هم کنایه ی ما را , میتوانی به قصه ها بزنی غرق افسردگی هر روزه , مثل یک غزل رسیدی تا وصله ای را شبیه لبخندت , به تن شعر نخ نما بزنی بیس...
ادامه شعربلبل زارم ولی با نو گلان بیگانه ام بلبل دستان سرای گلشن جانانه ام مرغ خوش الحان باغم با خس و خارم چه کار ؟ من فقط دنبال حسن روی صاحب خانه ام این ملاحت کز شمیم عطرت عالمگیر شد مست و...
ادامه شعربه یاد خش خش پاییز زیر پای دو همسفر من و تو و یه دنیا فقط برای دو نفر یه تصویر که الان کمرنگ شده برای ما هنوز بهش فکر میکنی؟ اصلا منو یادت میاد؟ من همونم که دنیامو ریختم به پای اون چشات ...
ادامه شعریک حس کهنه کنج سرم تیر می کشد دیوانه می کند و به زنجیر می کشد هر نیمه شب شکسته و گمراه می روم هی رو به روی چشم خودم راه می روم جا مانده ام به این همه آدم نمی رسم دیگر به گرد پای خودم هم نمی رسم ...
ادامه شعردر انزوای عاشقی ، در گیر و دار آخرم باور نمی کردم چنین از هم بپاشد باورم من از نگاهت دامنم در آتش سودایی است این قطره های اشک نیست ، دریاست در چشم ترم عشق در مصافی بی امان، با عقل غوغا میکند ...
ادامه شعربه شاعران برسانیــــــــــد با غزل قهرم دوباره زلزله افتــــــــــاده بر تن شهرم هنوز تشنــه ی یک استکان ِ خودکشی ام هنوز در تب یک انتحــــــــــار با زهرم غــزل دوباره مرا با تو روبرو کرده اس...
ادامه شعر